زبان و ادبیات عربی... هناک دائماً مَن هُو أتعَسُ مِنک، فأبتسم...
| ||
|
سلام..موضوعات تحقيق درس نثر عربي به شرح ذيل است: 1- سجع كهان در دوره جاهلي 2- اثر قرآن بر نثر عربي 3- ارزشهاي ادبي نهج البلاغه 4- نثر عربي در دوره اسلامي و اموي 5- نثر عربي در دوره عباسي 6- تحليل ساختاري مقامات 7- داستان نويسي معاصر عربي 8- رمان هاي نجيب محفوظ. نظرات شما عزیزان:
درود بر استاد بزرگوارم . همان طور که قبلا خدمتون عرض کردم من و رضا کرد ، مهدی جهانی و آقای رجبی موضوع رمان های نجیب محفوظ را برداشته ایم . با سپاس فراوان . در ضمن سال نو بر شما و خانواده بزرگوارتان تهنیت باد امیدوارم سالی سبز و شاد داشته باشید .
پاسخ:سلام.خیلی خوبه..سال نو شما هم مبارک. اصفهان
![]() ساعت16:55---20 اسفند 1390
تنبلخانه ای در اصفهان تاسیس شود
![]() تنبلخونه اونم تو اصفهااان که هنر نزد ایشان است وبس.مردمانی زحمت کش در جهت دخیره سازی مال و اموال میشه این قضیه رو ریشه یابی کرد؟!!! ![]()
هنگامی که کسی زیاد تنبلی کند و یا کج و معوج بنشیند و یا لم بدهد، به او می گویند: مگه تنبلخونه شاه عباسه؟ امروز به ریشه یابی این مثل عامیانه می پردازیم.
شاه عباس یک روز گفت: خدا را شکر! همه اصناف در مملکت ایران به نوایی رسیده اند و هیچ کس نیست که بدون درآمد باشد.سپس خطاب به مشاوران خود گفت: همین طور است؟ همه سخن شاه را تایید کردند.از نمایندگان اصناف پرسید، آن ها هم بر حرف شاه صحه گذاشتند و از تلاش های شاه در آبادانی مملکت تعریف کردند.اما وزیر عرض کرد: قربانتان بشوم، فقط تنبل ها هستند که سرشان بی کلاه مانده. شاه بلافاصله دستورداد تا تنبلخانه ای در اصفهان تاسیس شود و به امور تنبلها بپردازد. بودجه ای نیز به این کار اختصاص داده شد.کلنگ تنبل خانه بر زمین زده شد و تنبل خانه مجللی و باشکوهی تاسیس شد. تنبل ها از سرتاسر مملکت را در آن جای گرفتند و زندگیشان از بودجه دولتی تامین شد. تعرفه بودجه تنبل خانه روز به روز بیشتر می شد، شاه گفت: این همه پول برای تنبل خانه؟ عرض کردند: بله. تعداد تنبلها زیاد شده و هر روز هم بیشتر از دیروز می شود!شاه به صورت سرزده و با لباس مبدل به صورت ناشناس از تنبلخانه بازدید کرد. دید تنبلها از در و دیوار بالا می روند و جای سوزن انداختن نیست. > > شاه خودش را معرفی کرد. هرچه گفتند: شاه آمده، فایده ای نداشت، آن قدر شلوغ بود که شاه هم نمی توانست داخل بشود. شاه دریافت که بسیاری از این ها تنبل نیستند و خود را تنبل جا زده اند تا مواجب بگیرند.شاه به کاخ خود رفت و مساله را به شور گذاشت. > > مشاوران هریک طرحی ارائه دادند تا تنبل ها را از غیر تنبل ها تشخیص بدهند ولی هیچ یکی از این طرح ها عملی نبود.سرانجام دلقک شاه گفت: برای تشخیص تنبل های حقیقی از تنبل نماها همه را به حمامی ببرند و منافذ حمام را ببندند و آتش حمام را به تدریج تند کنند، تنبل نماها تاب حرارت را نمی آورند و از حمام بیرون می روند و تنبلهای حقیقی در حمام می مانند.شاه این تدبیر را پسندید و آن را به اجرا درآورد. تنبل نماها یک به یک از حمام فرار کردند. > فقط دو نفر باقی ماندند که روی سنگ های سوزان کف حمام خوابیده بودند. یکی ناله می کرد و می گفت: آخ سوختم، آخ سوختم. دیگری حال ناله و فریاد هم نداشت گاهی با صدای ضعیف می گفت: بگو رفیقم هم سوخت! فاطمه فاضلی
![]() ساعت22:40---17 اسفند 1390
سلام دکتر همان طور که سر کلاس به عرضتان رساندم موضوع ارزشهای ادبی نهج البلاغه رو به اتفاق سه تن از همکلاسیهایم برای تحقیق برداشتیم. اگر که ممکن است در رابطه با منابع راهنمایی بفرمایید. با تشکر.
پاسخ:بسيار خوب.. به ايميلم پيام بفرستيد در آنجا منابع را خدمتتان ميگويم.. |
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |